احداث ۱۰ هنرستان سینما و فیلمسازی تا پایان سال
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۹۰۷۲۸
رئیس سازمان سینمایی با بیان اینکه ۳۲ هنرستان دخترانه و ۳۱ هنرستان پسرانه در حوزه سینما و فیلمسازی فعالیت میکنند، گفت: تا پایان سال ۱۰ هنرستان جدید نیز احداث میشوند و این نشان از اهمیت هنرستانهای دخترانه و پسرانه نزد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد.
محمد خزاعی چهارشنبه شب در آیین اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم رشد افزود: تشکر میکنم از دست اندرکاران قدیمیترین جشنواره سینمای ایران که تلاش کردند با نگاه متفاوت و خلاقانه این دوره جشنواره را برگزار کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: تحول در نظام آموزشی ما بدون پیوند خوردن با زبان تصویر امکان پذیر نیست و احیاء جشنواره رشد میتواند به احیاء فیلمهای آموزشی در کشور کمک کند.
خزاعی با اشاره به اهمیت چشنواره فیلم رشد اظهار کرد: جشنواره رشد مهمترین بستر برای نمایش کارکردهای تصویر در نظامتعیلم و تربیت است، تاثیر یک تصویر یا فیلم میتواند چندین برابر یک کتاب باشد.
وی خاطرنشان کرد: امروز آموزش در دنیا مبتنی بر مدیاهای تصویری است و جهان جدیدی در تکنولوژی نظام آموزشی شکل گرفته است.
خزاعی ادامه داد: به قول اندیشمندی، اگر میخواهید بدانید کشوری توسعه مییابد یا نه؟ نمیخواهد سراغ فناوری ها، کارخانهها و ابزار و آلات تکنولوژیکی که استفاده میکنند بروید. اینها را به راحتی میتوان خرید یا کپی کرد مانند خیلی از کشورهای منطقه؛ برای دیدن توسعهبه سراغ پیش دبستانیها و دبستانها بروید و ببینید آنها چگونه و چهچیزی آموزش میدهند؟ اگر کودکان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم پذیر، خطرپذیر، دارای روحیه گفتگو، تعامل و مشارکت جمعی و همکاری بار آوردند آن کشور توسعه خواهد یافت، و آن بچه ها، انسانها و شخصیتهایی خواهند شد که میتوانند توسعه ایجادکنند.
به گفته وی، مشکل امروز ما مشکل آموزش نیست تربیت است که باید از همه ظرفیتهای جدید تصویری و سینمایی برای حل اینمشکل استفاده کرد.
خزاعی یادآور شد: ما ظرفیتنیروی انسانی بی نظیری داریمکهکشورهایمنطقه در حسرت آن هستند، باید از همهاین ظرفیتهای انسانی در عرصه سینمای، کوتاه، بلند، مستند و پویانمایی و ظرفیت دانش اموزی برای توسعه آموزشی «تصویرمحور» بهره گرفت.
وی تصریح کرد: آموزش و پرورش وقتی موفقمی شود که تکنولوژیهای تصویری مدرن خود را گسترش و توسعه دهد.
رییس سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: مصوبه شورای عالی سینما در خصوص همکاری سازمان سینمایی کشور و وزارت آموزش و پرورش در قالب توافقنامه همکاری میتواند افق روشنی را برای سینمای کودک و نوجوان و دانش آموزان ترسیم نماید که نمونه آن را در اکران فیلم سینمایی بچهزرنگ شاهد بودیم.
خزاعی اظهار امیدواری کرد که تفاهمنامه اکران فیلمهای دانش آموزی به زودی امضا و به صورت دائمی به اجرا در آید.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاترمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رئیس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۹۰۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام